شهيد مطهري
معرفی وبلاگ
  • شهید مطهری، مرتضی مطهری، استاد شهید مطهری، استاد مرتضی مطهری، استاد شهید مرتضی مطهری، motahari ،morteza motahari
لوگوی دوستان
    شهید مطهری
    موسسه تبیان
صفحات وبلاگ

يكي از انحرافات مهم فكري در جوامع اسلامي «شخصي و باطني ساختن دستورات اسلام» بوده و هست. در نتيجه بيداري اسلامي وقتي شكل مي‎گيرد كه به تعبير مقام معظم رهبري: «عنصر اصلي بيداري اسلامي در منطقه، حضور واقعي و عمومي مردم در ميدان عمل و صحنه‎ مبارزه و جهاد باشد، نه فقط با دل و خواست و ايمانشان، بلكه علاوه‎بر آن، با جسم و تنشان.» استاد مطهري در اين زمينه مي‎فرمايد: «اسلام دو هجرت دارد نه يك هجرت، اسلام دو جهاد دارد نه يك جهاد. هر وقت يكي را به بهانه ديگري نفي كرديم از تعليمات اسلام منحرف شده‎ايم.»

منبع : سايت 598.ir
نويسنده اين مطلب در سايت آقاي سيدمحسن طباطبايي

استاد مطهري در كتاب ارزشمند انسان و سرنوشت، مهمترين علت ضعف مسلمانان را در سه محور فكري، اجتماعي و خارجي (كشور‎هاي بيگانه) دسته‎بندي كرده به تحليل و بررسي آن‎ها مي‎پردازند. جالب آن است كه اكثر 19محوري كه براي تحقيق و بررسي معرفي مي‎كنند به اصلاح نگاه و فكر ديني ما مربوط مي‎شود. به‎عبارت ديگر ريشه همه مشكلات «عدم آشنايي مردم با معارف اسلامي» است؛ از اين‎رو با دردمندي تمام، دو سال قبل از قيام 15خرداد فرياد مي‎زد: «ما اكنون‎ بيش از هر چيزي نيازمنديم به يك رستاخيز ديني و اسلامي، به يك احياء تفكر ديني، به يك نهضت روشنگر اسلامي.»

منبع : سايت 598.ir
نويسنده اين مطلب در سايت آقاي سيدمحسن طباطبايي

مكتب نوراني اسلام به‎عنوان يك نظام جامع و منسجم، از جايگاه ويژه‎اي در انديشه شهيد مطهري برخوردار است. «اسلام ديني جامع و همه‎جانبه است، ديني است كه تنها به‎ يك سلسله پند‎ها و اندرز‎هاي اخلاقي و فردي و شخصي اكتفا نكرده است، ديني‎ است جامعه ساز.» و چه زيباست كه اين‎جامعه مورد ادعا، تحققي شگرف و مؤثر در تمدن بشري پيدا كرد «مسلمين دوران عظمت و افتخار اعجاب‎آوري‎ را پشت سر گذاشته‎اند... تمدني عظيم و با شكوه بنا كردند كه چندين قرن ادامه يافت و مشعل‎دار بشر بود، اكنون نيز يكي از حلقه‎هاي درخشان تمدن بشر به‎شمار مي‎رود و تاريخ تمدن به داشتن آن به خود مي‎بالد... ويل دورانت مي‎گويد: اسلام طي‎ پنج قرن، از لحاظ نيرو و نظم و بسط قلمرو و اخلاق نيك و تكامل سطح زندگاني و قوانين منصفانه انساني و تساهل ديني و ادبيات و تحقيق علمي و علوم و طب و فلسفه پيشاهنگ جهان بود.»

اما يك مصلح دردمند هرگز به تمجيد و تعريف بسنده نمي‎كند و درپي كشف و درمان ضعف‎ها و كاستي‎هاست. «طبعا اين پرسش پيش مي‎آيد كه چطور شد مسلمانان پس از آن همه پيشروي و ترقي در علوم و معارف و صنايع و نظامات، به قهقرا برگشتند؟ مسئول اين‎ انحطاط و سير قهقرايي چيست و كيست‎؟ »

منبع : سايت 598.ir

نويسنده اين مطلب در سايت آقاي سيدمحسن طباطبايي

به دليل منطق متعادل اسلام در ارتباطات اجتماعي كه نه مانع حضور زنان است و نه مانع هاي دروغيني را كه غرب بزرگنمايي مي كند، مانع واقعي مي داند، بلكه تشويق زن جهت حضور اجتماعي مؤثر و ضابطه مند بدون اختلاط و حريم شكني از نظر استاد مطهري بسيار قابل دفاع است. ايشان فرمودند: «جامعه اسلامي و جمهوري اسلامي بدون شركت زنان قابل دوام نيست.» استاد مطهري نقل مي كنند كه امام در پاريس فرمودند:«زن ها حق رأي دارند و حق رأي گرفتن دارند.» (همان منبع، ص ۲۲۱ ۲۲۳)استاد مطهري علي رغم اصرار و تأكيد بر لزوم حضور اجتماعي زنان براساس انديشه هاي اسلامي و رهبري انقلاب نكته اي را بارها در مطالب و نوشته هاي خود تكرار نموده اند و آن كيفيت حضور زنان است به جهت پوشش مناسب و عدم اختلاط. براساس نظرات استاد مطهري، زنان هم در شكل گيري و هم در پيروزي، نقش مستقيم و غير مستقيم داشته اند. مانند صدر اسلام كه هم زنان در بعد تربيت فرزندان و پرورش آنان و همراهي و شكيبايي حضور همسران در جنگ، ياريگر حضرت رسول (ص) بودند و هم زناني مانند «نسيبه جرّاح» و عمه حضرت رسول (ص) و... در صحنه هاي جهاد مستقيم نقش داشته اند، هم در هجرت به مدينه و حبشه و هم در بيعت هاي مختلف با حضرت هم در همراهي در خانه و راهي كردن همسران و فرزندان. بحق، اين گونه الگوهاي عيني است كه استاد مطهري را جرأت مي بخشد از منطق متعادل اسلام دفاع كند و ويژگي ذي سهم بودن بانوان در انقلاب و جمهوري اسلامي را يادآور شود و حتي سهم بانوان را عظيم تر از سهم مردان شمرده و بفرمايند: «به نظر مي رسد اين چنين نقش تاريخي براي زن در جهان بي سابقه است... و به همين جهت ايجاب مي كند كه تحقيق كنيم چه عواملي موجب گشت كه زن بار ديگر ـ علاوه بر صدر اسلام ـ در صحنه تاريخ ظاهر شود و تاريخ را از «مذكر» بودن محض خارج كند و آن را «
از منظر استاد مطهري، انقلاب اسلامي ايران داراي ويژگي هايي است كه از جمله آن «نقش زن در جمهوري اسلامي» است. و ايشان كتاب پيرامون جمهوري اسلامي وپيرامون انقلاب اسلامي را بر اين اساس تدوين مي نمايد و مي فرمايند: «روح اين انقلاب را چه از جنبه مادي، چه از جنبه آزاديخواهانه و چه از جنبه هاي ديگر، اسلام تشكيل مي دهد. در اين صورت تداومش هم در آينده بايد بر همين مبنا و اساس باشد.» (استاد مطهري، «آينده انقلاب اسلامي»، ص ۶۰ ۷۴)لازم است جهت روشن شدن مفهوم و ويژگي هاي انقلاب اسلامي و نقش زنان در اين مورد، براساس انديشه استاد مطهري، آن را به قبل و بعد از انقلاب و آينده انقلاب تقسيم نماييم. ايشان در اين مورد عقيده دارند:«اتفاقاً يكي از جنبه هاي جالب و حيرت انگيز انقلاب اسلامي كه مي دانيد، انقلابي است كه معيارهاي جامعه شناسان را در هم ريخته است و معادلات آنها را به هم زده است. (همان، ص ۲۰۹) چرا ايشان اين بيان را صريحاً از ديد جامعه شناسان بيان مي كنند؟ به دليل اينكه انگاره هاي مختلف قبل از انقلاب در ايران اعم از سنت و مدرنيسم نتوانسته بودند پاسخگوي زن مسلمان ايراني باشند و دقيقاً به همين دليل است كه استاد مطهري كتابي با عنوان «نظام حقوق زن در اسلام»، «مسئله حجاب»، «اخلاق جنسي» و... را ويژه پاسخگويي در مقابل تهاجمات غرب به اسلام و كيفيت حقوق زن منهاي توجه به مسئوليت و تكاليف آن در ابعاد مختلف به رشته تحرير در مي آورد. زنان با بهره گيري از دو بال آگاهي و اراده و موتور محركه انسان ساز اسلام و بهره گيري از الگوهايي همچون حضرت زهراي مرضيه (س) و حضرت زينب كبري (س) در همراهي و پيشتيباني از ارزش هاي انساني در گرماگرم انقلاب از ديد استاد اين گونه توصيف مي شوند؛ (همان منبع، ص ۲۲۰) در سفري كه خود ما رفتيم پاريس، ايشان ـ حضر
گرچه سخن گفتن از مطهري (ره) بسيار سخت است بويژه براي راقم اين سطور كه بضائت بسيار اندگي از سرمايه علم و معنويت دارد. اما يكي اداي دين و ديگري دغدغه و دردمندي مانع از سكوت مي گردند. ديگر اينكه زوايايي از (حتي) مشي و اخلاق علمي استاد با توجه به رخدادهاي جديد و مسايل مبتلا به هنوز مغفول مانده است. مبحثي با عنوان « گفتارهاي تمدن ساز» در نشريه جنبش بيداري و همين پايگاه اينترنتي منتشر شد كه حول سخني از مقام معظم رهبري بنا شده بود. مقام معظم رهبري بنا شده بود. مقام معظم رهبري خطاب به دانشجويان مي فرمايند: اگر در ميدان جهاد علمي، استادي را قبول نداريد از وي علم را بگيريد و در ضمن را دوست داشته باشند. اما نبايد محبت شما فقط تاجايي باشد كه علم از استاد بگيريد و وي را رها كنيد، نبايد نگاه ابزاري به استاد و دگر انديش داشته باشيد ، بلكه ذاتا هم او را دوست داشته باشيد. البته فحواي كلام معظم له اين بود. حقير از اين نوع سخنان به سخنان تمدن ساز ياد كردم و عرض كردم كه اين جملات منحصر به فرد فقط مي تواند از كسي سر بزند كه اين راهها را رفته باشد و كتاب خواني صرف بدست نمي آيد، بويژه بند آخر آن. راه نشان داده شده بسيار پيچيده است و احيانا اگر كسي توانست در اين مسير گام بردارد، متهم به مهمل گويي، مهمل انديشي و تناقض در عمل مي گردد. اما بين اجتهاد و گنگ گويي تفاوت بسيار است. مطهري به حق اسطوره رعايت استانداردهاي مذكور است. يعني در عين اينكه در تحليل انديشه چه در حوزه اسلام و چه در غرب بسترهاي فرهنگي و اجتماعي آن انديشه را در نظر داشته و انديشه هاي بشري را فراتاريخي نمي داند اما بعنوان مثال در كتاب «خدمات متقابل اسلام و ايران» در تهي كردن انديشه صائب از صاحبان آن و عمل بر طبق «انظر الي ماقال ولاتنظر الي من قال » فوق العاده عمل مي كند. يعني در استنادات تاريخي حتي

آمار وبلاگ
  • تعداد بازدید : 173044
  • تعداد نوشته ها : 228
  • تعداد نظرات : 15
  • X