شهيد مطهري معرفی وبلاگ
لوگوی دوستان صفحات وبلاگ يكي از انحرافات مهم فكري در جوامع اسلامي «شخصي و باطني ساختن دستورات اسلام» بوده و هست. در نتيجه بيداري اسلامي وقتي شكل ميگيرد كه به تعبير مقام معظم رهبري: «عنصر اصلي بيداري اسلامي در منطقه، حضور واقعي و عمومي مردم در ميدان عمل و صحنه مبارزه و جهاد باشد، نه فقط با دل و خواست و ايمانشان، بلكه علاوهبر آن، با جسم و تنشان.» استاد مطهري در اين زمينه ميفرمايد: «اسلام دو هجرت دارد نه يك هجرت، اسلام دو جهاد دارد نه يك جهاد. هر وقت يكي را به بهانه ديگري نفي كرديم از تعليمات اسلام منحرف شدهايم.» منبع : سايت 598.ir نظرات: (0) نظر استاد مطهري در كتاب ارزشمند انسان و سرنوشت، مهمترين علت ضعف مسلمانان را در سه محور فكري، اجتماعي و خارجي (كشورهاي بيگانه) دستهبندي كرده به تحليل و بررسي آنها ميپردازند. جالب آن است كه اكثر 19محوري كه براي تحقيق و بررسي معرفي ميكنند به اصلاح نگاه و فكر ديني ما مربوط ميشود. بهعبارت ديگر ريشه همه مشكلات «عدم آشنايي مردم با معارف اسلامي» است؛ از اينرو با دردمندي تمام، دو سال قبل از قيام 15خرداد فرياد ميزد: «ما اكنون بيش از هر چيزي نيازمنديم به يك رستاخيز ديني و اسلامي، به يك احياء تفكر ديني، به يك نهضت روشنگر اسلامي.» منبع : سايت 598.ir نظرات: (0) نظر مكتب نوراني اسلام بهعنوان يك نظام جامع و منسجم، از جايگاه ويژهاي در انديشه شهيد مطهري برخوردار است. «اسلام ديني جامع و همهجانبه است، ديني است كه تنها به يك سلسله پندها و اندرزهاي اخلاقي و فردي و شخصي اكتفا نكرده است، ديني است جامعه ساز.» و چه زيباست كه اينجامعه مورد ادعا، تحققي شگرف و مؤثر در تمدن بشري پيدا كرد «مسلمين دوران عظمت و افتخار اعجابآوري را پشت سر گذاشتهاند... تمدني عظيم و با شكوه بنا كردند كه چندين قرن ادامه يافت و مشعلدار بشر بود، اكنون نيز يكي از حلقههاي درخشان تمدن بشر بهشمار ميرود و تاريخ تمدن به داشتن آن به خود ميبالد... ويل دورانت ميگويد: اسلام طي پنج قرن، از لحاظ نيرو و نظم و بسط قلمرو و اخلاق نيك و تكامل سطح زندگاني و قوانين منصفانه انساني و تساهل ديني و ادبيات و تحقيق علمي و علوم و طب و فلسفه پيشاهنگ جهان بود.» منبع : سايت 598.ir نويسنده اين مطلب در سايت آقاي سيدمحسن طباطبايي نظرات: (0) نظر به دليل منطق متعادل اسلام در ارتباطات اجتماعي كه نه مانع حضور زنان است و نه مانع هاي دروغيني را كه غرب بزرگنمايي مي كند، مانع واقعي مي داند، بلكه تشويق زن جهت حضور اجتماعي مؤثر و ضابطه مند بدون اختلاط و حريم شكني از نظر استاد مطهري بسيار قابل دفاع است. ايشان فرمودند: «جامعه اسلامي و جمهوري اسلامي بدون شركت زنان قابل دوام نيست.» استاد مطهري نقل مي كنند كه امام در پاريس فرمودند:«زن ها حق رأي دارند و حق رأي گرفتن دارند.» (همان منبع، ص ۲۲۱ ۲۲۳)استاد مطهري علي رغم اصرار و تأكيد بر لزوم حضور اجتماعي زنان براساس انديشه هاي اسلامي و رهبري انقلاب نكته اي را بارها در مطالب و نوشته هاي خود تكرار نموده اند و آن كيفيت حضور زنان است به جهت پوشش مناسب و عدم اختلاط. براساس نظرات استاد مطهري، زنان هم در شكل گيري و هم در پيروزي، نقش مستقيم و غير مستقيم داشته اند. مانند صدر اسلام كه هم زنان در بعد تربيت فرزندان و پرورش آنان و همراهي و شكيبايي حضور همسران در جنگ، ياريگر حضرت رسول (ص) بودند و هم زناني مانند «نسيبه جرّاح» و عمه حضرت رسول (ص) و... در صحنه هاي جهاد مستقيم نقش داشته اند، هم در هجرت به مدينه و حبشه و هم در بيعت هاي مختلف با حضرت هم در همراهي در خانه و راهي كردن همسران و فرزندان. بحق، اين گونه الگوهاي عيني است كه استاد مطهري را جرأت مي بخشد از منطق متعادل اسلام دفاع كند و ويژگي ذي سهم بودن بانوان در انقلاب و جمهوري اسلامي را يادآور شود و حتي سهم بانوان را عظيم تر از سهم مردان شمرده و بفرمايند: «به نظر مي رسد اين چنين نقش تاريخي براي زن در جهان بي سابقه است... و به همين جهت ايجاب مي كند كه تحقيق كنيم چه عواملي موجب گشت كه زن بار ديگر ـ علاوه بر صدر اسلام ـ در صحنه تاريخ ظاهر شود و تاريخ را از «مذكر» بودن محض خارج كند و آن را « نظرات: (0) نظر از منظر استاد مطهري، انقلاب اسلامي ايران داراي ويژگي هايي است كه از جمله آن «نقش زن در جمهوري اسلامي» است. و ايشان كتاب پيرامون جمهوري اسلامي وپيرامون انقلاب اسلامي را بر اين اساس تدوين مي نمايد و مي فرمايند: «روح اين انقلاب را چه از جنبه مادي، چه از جنبه آزاديخواهانه و چه از جنبه هاي ديگر، اسلام تشكيل مي دهد. در اين صورت تداومش هم در آينده بايد بر همين مبنا و اساس باشد.» (استاد مطهري، «آينده انقلاب اسلامي»، ص ۶۰ ۷۴)لازم است جهت روشن شدن مفهوم و ويژگي هاي انقلاب اسلامي و نقش زنان در اين مورد، براساس انديشه استاد مطهري، آن را به قبل و بعد از انقلاب و آينده انقلاب تقسيم نماييم. ايشان در اين مورد عقيده دارند:«اتفاقاً يكي از جنبه هاي جالب و حيرت انگيز انقلاب اسلامي كه مي دانيد، انقلابي است كه معيارهاي جامعه شناسان را در هم ريخته است و معادلات آنها را به هم زده است. (همان، ص ۲۰۹) چرا ايشان اين بيان را صريحاً از ديد جامعه شناسان بيان مي كنند؟ به دليل اينكه انگاره هاي مختلف قبل از انقلاب در ايران اعم از سنت و مدرنيسم نتوانسته بودند پاسخگوي زن مسلمان ايراني باشند و دقيقاً به همين دليل است كه استاد مطهري كتابي با عنوان «نظام حقوق زن در اسلام»، «مسئله حجاب»، «اخلاق جنسي» و... را ويژه پاسخگويي در مقابل تهاجمات غرب به اسلام و كيفيت حقوق زن منهاي توجه به مسئوليت و تكاليف آن در ابعاد مختلف به رشته تحرير در مي آورد. زنان با بهره گيري از دو بال آگاهي و اراده و موتور محركه انسان ساز اسلام و بهره گيري از الگوهايي همچون حضرت زهراي مرضيه (س) و حضرت زينب كبري (س) در همراهي و پيشتيباني از ارزش هاي انساني در گرماگرم انقلاب از ديد استاد اين گونه توصيف مي شوند؛ (همان منبع، ص ۲۲۰) در سفري كه خود ما رفتيم پاريس، ايشان ـ حضر نظرات: (0) نظر گرچه سخن گفتن از مطهري (ره) بسيار سخت است بويژه براي راقم اين سطور كه بضائت بسيار اندگي از سرمايه علم و معنويت دارد. اما يكي اداي دين و ديگري دغدغه و دردمندي مانع از سكوت مي گردند. ديگر اينكه زوايايي از (حتي) مشي و اخلاق علمي استاد با توجه به رخدادهاي جديد و مسايل مبتلا به هنوز مغفول مانده است. مبحثي با عنوان « گفتارهاي تمدن ساز» در نشريه جنبش بيداري و همين پايگاه اينترنتي منتشر شد كه حول سخني از مقام معظم رهبري بنا شده بود. مقام معظم رهبري بنا شده بود. مقام معظم رهبري خطاب به دانشجويان مي فرمايند: اگر در ميدان جهاد علمي، استادي را قبول نداريد از وي علم را بگيريد و در ضمن را دوست داشته باشند. اما نبايد محبت شما فقط تاجايي باشد كه علم از استاد بگيريد و وي را رها كنيد، نبايد نگاه ابزاري به استاد و دگر انديش داشته باشيد ، بلكه ذاتا هم او را دوست داشته باشيد. البته فحواي كلام معظم له اين بود. حقير از اين نوع سخنان به سخنان تمدن ساز ياد كردم و عرض كردم كه اين جملات منحصر به فرد فقط مي تواند از كسي سر بزند كه اين راهها را رفته باشد و كتاب خواني صرف بدست نمي آيد، بويژه بند آخر آن. راه نشان داده شده بسيار پيچيده است و احيانا اگر كسي توانست در اين مسير گام بردارد، متهم به مهمل گويي، مهمل انديشي و تناقض در عمل مي گردد. اما بين اجتهاد و گنگ گويي تفاوت بسيار است. مطهري به حق اسطوره رعايت استانداردهاي مذكور است. يعني در عين اينكه در تحليل انديشه چه در حوزه اسلام و چه در غرب بسترهاي فرهنگي و اجتماعي آن انديشه را در نظر داشته و انديشه هاي بشري را فراتاريخي نمي داند اما بعنوان مثال در كتاب «خدمات متقابل اسلام و ايران» در تهي كردن انديشه صائب از صاحبان آن و عمل بر طبق «انظر الي ماقال ولاتنظر الي من قال » فوق العاده عمل مي كند. يعني در استنادات تاريخي حتي نظرات: (0) نظر موضوعات
X |