به دليل منطق متعادل اسلام در ارتباطات اجتماعي كه نه مانع حضور زنان است و نه مانع هاي دروغيني را كه غرب بزرگنمايي مي كند، مانع واقعي مي داند، بلكه تشويق زن جهت حضور اجتماعي مؤثر و ضابطه مند بدون اختلاط و حريم شكني از نظر استاد مطهري بسيار قابل دفاع است. ايشان فرمودند: «جامعه اسلامي و جمهوري اسلامي بدون شركت زنان قابل دوام نيست.» استاد مطهري نقل مي كنند كه امام در پاريس فرمودند:«زن ها حق رأي دارند و حق رأي گرفتن دارند.» (همان منبع، ص ۲۲۱ ۲۲۳)
استاد مطهري علي رغم اصرار و تأكيد بر لزوم حضور اجتماعي زنان براساس انديشه هاي اسلامي و رهبري انقلاب نكته اي را بارها در مطالب و نوشته هاي خود تكرار نموده اند و آن كيفيت حضور زنان است به جهت پوشش مناسب و عدم اختلاط. براساس نظرات استاد مطهري، زنان هم در شكل گيري و هم در پيروزي، نقش مستقيم و غير مستقيم داشته اند. مانند صدر اسلام كه هم زنان در بعد تربيت فرزندان و پرورش آنان و همراهي و شكيبايي حضور همسران در جنگ، ياريگر حضرت رسول (ص) بودند و هم زناني مانند «نسيبه جرّاح» و عمه حضرت رسول (ص) و... در صحنه هاي جهاد مستقيم نقش داشته اند، هم در هجرت به مدينه و حبشه و هم در بيعت هاي مختلف با حضرت هم در همراهي در خانه و راهي كردن همسران و فرزندان. بحق، اين گونه الگوهاي عيني است كه استاد مطهري را جرأت مي بخشد از منطق متعادل اسلام دفاع كند و ويژگي ذي سهم بودن بانوان در انقلاب و جمهوري اسلامي را يادآور شود و حتي سهم بانوان را عظيم تر از سهم مردان شمرده و بفرمايند: «به نظر مي رسد اين چنين نقش تاريخي براي زن در جهان بي سابقه است... و به همين جهت ايجاب مي كند كه تحقيق كنيم چه عواملي موجب گشت كه زن بار ديگر ـ علاوه بر صدر اسلام ـ در صحنه تاريخ ظاهر شود و تاريخ را از «مذكر» بودن محض خارج كند و آن را «مؤنث» (مذكر ـ مؤنث) نمايد.»(همان منبع، ص ۲۲۴)