شهيد مطهري
معرفی وبلاگ
  • شهید مطهری، مرتضی مطهری، استاد شهید مطهری، استاد مرتضی مطهری، استاد شهید مرتضی مطهری، motahari ،morteza motahari
لوگوی دوستان
    شهید مطهری
    موسسه تبیان
صفحات وبلاگ
استاد شهيد مطهرى پس از بحث در آفرينش انسان و جايگاه زن در آفرينش, به تفاوت هاى موجود در آفرينش و طبيعت زن و مرد مى پردازد. به باور ايشان اين تفاوت ها باعث مى شود كه زن و مرد از جهت حقوق طبيعى و فطرى وضع ناهمگونى داشته باشند. به نظر استاد شهيد, روابط حقوقى خانوادگيِ زن و مرد در ديدگاه قرآن ويژگى هايى دارد كه با فرهنگ جاهليِ پيش از اسلام و فرهنگ امروزى نيز متفاوت است. ييعنى زن از آن جهت كه زن است و مرد نيز از آن جهت كه مرد است در جهاتى همانند نيستند, زيرا در آفرينش و طبيعت, يك نواخت نيستند. از اين رو با تساوى كاملى كه در انسانيّت دارند و از ارزش يكسانى برخوردارند, از جهت مسائل حقوقى, وظايف, تكاليف, مجازات ها و… وضع مشابهى ندارند. در عصر كنونى سعى مى شود, ميان زن و مرد از جهت وضع قوانين, مقررات, حقوق و وظايف, وضع يكسان و همانندى پديد آورند و تفاوت هاى طبيعى و غريزى زن و مرد را ناديده بگيرند. استاد مطهرى, تساوى حقوق زن و مرد را حقيقتى مسلّم دانسته است, امّا تشابه و همانندى را نادرست و غيرممكن شمرده است, زيرا با توجّه به ساختار آفرينشى زن و مرد و ويژگى ها و نيازهاى جسمى و روحى آنان, حقوق مشابه, نه ممكن است و نه سزاوار, بلكه شايسته است كه زن حقوق متناسب با خود را به دست آورد, و در حدودى كه طبيعت زن و مرد تفاوت داشته و اقتضا مى كند حقوق آنان نيز تفاوت داشته باشد. اين سخن با عدالت و حقوق فطرى سازگار است و سعادت انسان با چنين منطقِ هماهنگ با آفرينش تأمين مى شود, زيرا زن و مرد با توانايى ها و نيازهاى متفاوتى كه از طبيعت گرفته اند در عرصه اجتماعى, خانواده و… ظاهر مى شوند, بنابراين با سندهايى كه قانون طبيعى و چگونگى آفرينش به زن و مرد داده, حقوق هريك مشخص مى شود.* سرپيچى از اين قانونمندى سبب ظلم به زن يا مرد مى شود. با ناديده گرفتن تفاوت طبيعى و چشم بر واقعيّت بستن به
به نظر استاد مطهرى, قرآن با تفسير آفرينش, زيربناى مقررات امور اجتماعى از قبيل مالكيّت, حكومت, حقوق خانوادگى و… را بيان داشته است.قرآن كريم برخلاف ديگر منابعى كه امروز به عنوان كتب آسمانى معرفى شده اند, سرشت و خلقت نخستين زن را احترام آميز مى داند و سرشت زن و مرد را دوگانه ندانسته است.قرآن با كمال صراحت در آيات متعدّدى مى فرمايد كه زنان را از جنس مردان و از سرشتى نظير سرشت مردان آفريده ايم:1(ياايها الناسُ اتّقُوا ربّكم الّذى خلقكم من نفس واحدة وخلق منها زوجها وبثّ منهما رجالاً كثيراً ونساءً…) نساء / 1اى مردم, از پروردگارتان پروا كنيد, آن كه شما را از يك نفس (جنس) آفريد و از آن (نَفس واحد) همسر او را و از آن دو مردان و زنان بسيار پديد آورد.ييعنى آفرينش انسان چه مرد و چه زن از يك جنس و به يك گونه بوده است. خداوند زن (حوّا) را از همان جنس (گل) آدم آفريده است. جنس آدم و حوّا يكى است و آفرينش آن دو از خاك است. در آيات ديگر نيز به صراحت اشاره شده كه زن و مرد در آفرينش يكسانند و هيچ يك بر ديگرى امتيازى ندارند.اين درحالى است كه تورات موجود, زن را از ماده اى حقيرتر از سرشت مرد, معرفى كرده است و معتقد است كه وجود زن, طفيلى وجود مرد است و از دنده چپ مرد آفريده شده است:(خداوند خوابى گران بر آدم مستولى گردانيد تا جفت و يكى از دنده هايش را گرفت و گوشت جايش پر كرد. و خداوند خدا آن دنده را از آدم گرفته بود, زنى بنا كرد و وى را به نزد آدم آورد.)2امّا در قرآن چنين امتيازى ميان زن و مرد ديده نمى شود, چنان كه در سوره زمر به آفرينش همانند و يگانه زن و مرد اشاره مى كند و تفاوتى يا امتيازى ويژه براى زن يا مرد قائل نيست:(خلقكم من نفس واحدة ثمّ جَعَلَ منها زَوجها…) زمر / 6شما را از يك نفس بيافريد و از آن يك نفس, همسرش را قرار داد.در سوره اعراف نيز مى خوانيم:(هو الّذى خلقكم من نف

يكى از پرسش ها يا اشكال هايى كه بر نگرش حقوقى قرآن نسبت به زن شده اين است كه:
(اگر اسلام زن را انسان تمام عيار مى دانست حقوق مشابه و مساوى با مرد براى او وضع مى كرد, لكن حقوق مشابه و مساوى براى او قائل نيست. پس زن را يك انسان واقعى نمى شمارد.)1
براى پاسخ دادن به اين اشكال, نخست بايد ديد كه آيا همسانى زن و مرد در حيثيّت انسانى و برابرى آنها از جهت انسانيّت و حقوق, به معناى تشابه و يك نواختى آنها در حقوق است, يا تساوى امرى غير از تشابه است.

استاد مطهرى در اين باره مى نويسد:
(تساوى غير از تشابه است, تساوى برابرى است و تشابه, يك نواختى; ممكن است پدرى ثروت خود را به طور مساوى (از جهت ارزشى) ميان فرزندان خود تقسيم كند, امّا به طور متشابه تقسيم نكند. مثلاً ممكن است اين پدر چند قلم ثروت داشته باشد, هم تجارت خانه داشته باشد و هم ملك مزروعى و هم مستغلات تجارى, ولى نظر به اينكه قبلاً فرزندان خود را استعداديابى كرده است, در يكى ذوق و سليقه تجارت ديده است و در ديگرى علاقه به كشاورزى و در سومى مستغل دارى, هنگامى كه مى خواهد ثروت خود را تقسيم كند, با در نظرگرفتن اينكه آنچه به همه فرزندان مى دهد از لحاظ ارزش مساوى با يكديگر باشد و ترجيح و امتيازى از اين جهت در كار نباشد, به هركدام از فرزندان خود همان سرمايه را مى دهد كه قبلاً آزمايش استعداديابى آن را مناسب يافته است.)2
وى در پاسخ به اين پرسش كه چرا در همه موارد ميان حقوق مردان و زنان همانندى نيست و در برخى موارد تفاوت ديده مى شود, به طور گسترده و در ضمن چند محور زير بحث را پى گرفته و در پرتو آيات قرآن بررسى كرده است:

1. جايگاه زن در آفرينش
2. تفاوت هاى طبيعى در آفرينش زن و مرد.
3. فلسفه ناهمانندى حقوق و وظايف زن و مرد.

پينوشت:

1-همان, 111.
2-همان, 112.

زن, به عنوان نيمى از بشريت و عضوى جدّى و غيرقابل چشم پوشى در كانون بزرگ جامعه انسانى و نيز به عنوان يكى از دو ركن پديدآورنده بنيان خانواده, در طول تاريخ, داورى هاى گوناگونى را نسبت به خود ديده است و شرايط بسيار ناهمگون و نامساعدى را پشت سر نهاده است. نگاهى گذرا به تاريخ چنين مى نمايد كه زن در بيشتر مقاطع و در بيشتر جوامع از نوعى محروميّت رنج برده است و حقوق انسانى او تحت سلطه و سيطره مردان و فرهنگ مردسالارى تضييع شده است. اين برداشت, اگر همه جانبه و دقيق نباشد, امّا با آنچه رخ داده است يكسره ناسازگار نيست. چنان كه مانند اين تضييع حقوق را در مورد كودكان و نيز طبقات ضعيف اجتماعى نيز مى توان مشاهده كرد. و چه بسا بتوان ادّعا كرد, ستمى كه بر صالحان و مصلحان و پيامبران و دادخواهان حقوق انسان در تاريخ بشر رفته است, بيشترين و طاقت فرساترين بوده است, امّا نمى توان از نظر دور داشت كه هركدام از اين ستمديدگى ها دلايل خاص خود را داشته است. اگر بخواهيم عوامل تأثيرگذار بر حقوق زنان در جوامع بشرى را به اجمال مورد توجّه قرار دهيم, بخشى از آنها در زمره عوامل طبيعى و برخى در قلمرو شرايط اجتماعى و كاركردى جاى مى گيرد و بعضى به باورها و انگاره هاى فرهنگى باز مى گردد. تحقيق درباره اين عوامل و سهم هريك در شكل گيرى حقوق انسانى و اجتماعى زنان, خود نياز به پژوهشى جداگانه دارد و ما در اين نوشته تنها درصدد اين هستيم كه موضوع حقوق زن را در آثار استاد مطهرى(ره) مورد بررسى قرار دهيم, آن هم از زاويه استنادهاى ايشان به قرآن و باورهاى وحيانى, چرا كه آيات قرآن و نظريه هاى اسلامى در زمينه شخصيت و حقوق زن, خود تشكيل دهنده فرهنگ يا بخش مهمّى از فرهنگ جوامع اسلامى است. چنان كه اشاره شد, شرايط اجتماعى و فرهنگى از جمله عوامل مهمّ رويكرد به حقوق زن و نوع نگرش و پردازش به آن است, و اين امر سبب شده است تا موضوع

آمار وبلاگ
  • تعداد بازدید : 172507
  • تعداد نوشته ها : 228
  • تعداد نظرات : 15
  • X