شهيد مطهري
معرفی وبلاگ
  • شهید مطهری، مرتضی مطهری، استاد شهید مطهری، استاد مرتضی مطهری، استاد شهید مرتضی مطهری، motahari ،morteza motahari
لوگوی دوستان
    شهید مطهری
    موسسه تبیان
صفحات وبلاگ

زن, به عنوان نيمى از بشريت و عضوى جدّى و غيرقابل چشم پوشى در كانون بزرگ جامعه انسانى و نيز به عنوان يكى از دو ركن پديدآورنده بنيان خانواده, در طول تاريخ, داورى هاى گوناگونى را نسبت به خود ديده است و شرايط بسيار ناهمگون و نامساعدى را پشت سر نهاده است.
نگاهى گذرا به تاريخ چنين مى نمايد كه زن در بيشتر مقاطع و در بيشتر جوامع از نوعى محروميّت رنج برده است و حقوق انسانى او تحت سلطه و سيطره مردان و فرهنگ مردسالارى تضييع شده است.

اين برداشت, اگر همه جانبه و دقيق نباشد, امّا با آنچه رخ داده است يكسره ناسازگار نيست. چنان كه مانند اين تضييع حقوق را در مورد كودكان و نيز طبقات ضعيف اجتماعى نيز مى توان مشاهده كرد. و چه بسا بتوان ادّعا كرد, ستمى كه بر صالحان و مصلحان و پيامبران و دادخواهان حقوق انسان در تاريخ بشر رفته است, بيشترين و طاقت فرساترين بوده است, امّا نمى توان از نظر دور داشت كه هركدام از اين ستمديدگى ها دلايل خاص خود را داشته است.
اگر بخواهيم عوامل تأثيرگذار بر حقوق زنان در جوامع بشرى را به اجمال مورد توجّه قرار دهيم, بخشى از آنها در زمره عوامل طبيعى و برخى در قلمرو شرايط اجتماعى و كاركردى جاى مى گيرد و بعضى به باورها و انگاره هاى فرهنگى باز مى گردد.
تحقيق درباره اين عوامل و سهم هريك در شكل گيرى حقوق انسانى و اجتماعى زنان, خود نياز به پژوهشى جداگانه دارد و ما در اين نوشته تنها درصدد اين هستيم كه موضوع حقوق زن را در آثار استاد مطهرى(ره) مورد بررسى قرار دهيم, آن هم از زاويه استنادهاى ايشان به قرآن و باورهاى وحيانى, چرا كه آيات قرآن و نظريه هاى اسلامى در زمينه شخصيت و حقوق زن, خود تشكيل دهنده فرهنگ يا بخش مهمّى از فرهنگ جوامع اسلامى است.
چنان كه اشاره شد, شرايط اجتماعى و فرهنگى از جمله عوامل مهمّ رويكرد به حقوق زن و نوع نگرش و پردازش به آن است, و اين امر سبب شده است تا موضوع (حقوق زن) در عصر حاضر با توجّه به دگرگونى هاى مهمّ اجتماعى و فرهنگى با شدّت و جدّيت بيشترى مطرح شود, و گاه با (فمنيسم) به نگرش ها و اظهارنظرهاى افراطى بينجامد!

در اين فضاى پرتحوّل كه بيشتر ابعاد زندگى و فرهنگى و روابط انسانى و اجتماعى دستخوش تغييرات و تجديدنظرهاى بنيادى قرار گرفته است, بى ترديد نگاه عطشناك و تحوّل طلب و انتقادگر نسل حاضر متوجّه آموزه هاى دينى و قرآنى نيز شده است و تلاش مى كند تا پاسخ پرسش هاى زير را بيابد:

1. از ديدگاه قرآن, زن چگونه موجودى است؟
2. آيا زن از جهت شرافت و حيثيّت انسانى با مرد برابر است؟
3. دين براى زن و مرد, يك نوع حقوق و وظيفه و يا كيفر قرار داده يا تبعيض و تفاوت قائل شده است؟
4. آيا وضع قوانين نسبت به زن و مرد يكسان و مشابه است؟
5. نگرش دين به زن, نگرشى همراه با تكريم است يا تحقير؟
6. آيا وضع مقررات ويژه اى مانند مهريه, وجوب نفقه زن بر مرد, حق مرد در طلاق, نصف بودن ارث زن, جواز تعدّد زوجات براى مردان, شهادت دو زن به جاى يك مرد, رياست خانوادگيِ مرد, حق حضانت كودك و… نشانگر نگاه دين به زن به عنوان موجودى ضعيف تر و پايين تر نيست و اين تفاوت ها اهانت به زن و تضييع حقوق او نيست؟
7. حضور كم رنگ زن در عرصه هاى سياسى, اجتماعى و فرهنگى و قرار گرفتن او در حجاب و عفاف, مانع دست يابى او به حقوقش نيست؟

اين بحث ها در زمان مرحوم شهيد مطهرى مطرح بوده است, امّا نه به اندازه امروز كه گروه هاى فمنيست تلاش هاى جدّى دارند و تشكل هايى را پديد آورده اند كه زنان را به گزينش صفات مردانه تشويق مى كنند, و سعى در جايگزينى زن به جاى مرد در همه عرصه ها دارند, و براى دست يابى به برابرى زن و مرد خواستار تجديد ساختار جامعه شده اند, زيرا نظام كنونى جامعه به گمان آنها حاصل قرن ها تسلط مردانه است. اينان خواستار نابودى گرايش ها و پندارهاى سنّتى هستند و راه حلى كه براى احقاق حقوق زن پيشنهاد مى كنند, يك نوع راه حل ضدّدينى است كه بايد هرگونه توصيه اى كه دين, طبيعت, سنّت يا خانواده ارائه مى دهد در آن ناديده گرفته شود.

بدون شك همان گونه كه در گذشته ديدگاه هاى مردسالارى و تحقيرآميز نسبت به زنان, به زيان هم مردان و هم زنان انجاميده است, باورهاى افراطى فمنيسم با ايده زن سالارى و زن مدارى نيز بيش از پيش به زيان زن و مرد خواهد بود. نگرش متعادل قرآن, نه آن تفريط را برمى تابد و نه اين افراط را, از نظر قرآن زن و مرد در انسانيّت برابرند, ولى از دو گونه خصلت برخوردارند. اين دوگانگى از ساختار جسمانى و عاطفى آن دو سرچشمه گرفته است, همان گونه كه آزادى و برابرى انسان ها از طبيعت آنها الهام گرفته, دوگانگى كارآيى و وظايف آنها نيز از ساختمان وجودى آن دو ريشه يافته است و به تعبير استاد مطهرى:
(زن و مرد دو ستاره اند در دو مدار مختلف, هركدام بايد در مدار خود و فلك خود حركت كند… شرط اصلى سعادت هريك از زن و مرد و در حقيقت جامعه بشرى, اين است كه دو جنس هريك در مدار خويش به حركت خود ادامه دهند. آزادى و برابرى آن گاه سود مى بخشد كه هيچ كدام از مدار و مسير طبيعى و فطرى خويش خارج نگردند. آنچه در آن جامعه ناراحتى آفريده قيام برضدّ فرمان فطرت و طبيعت است نه چيز ديگر.)

از نظر استاد, اسلام با تعاليم آسمانى خود احياگر حقوق زن است, به ويژه قرآن در عصر نزولش گام هاى بلند و اساسى را به سود زن و حقوق او برداشت, ولى هرگز در اين ميان زن بودنِ زن و مردبودن مرد را ناديده نگرفت, بلكه زن را همان گونه ديد كه در طبيعت هست. زن در قرآن همان زنِ در طبيعت است. كتاب تشريع (قرآن) با كتاب تكوين (طبيعت) يك برداشت را ارائه كرده اند. اوج سخن از حقوق زن در قرآن, همين انطباق و هماهنگى است.

پينوشت:

مطهرى, مرتضى, نظام حقوق زن در اسلام, انتشارات صدرا, قم, 25.



آمار وبلاگ
  • تعداد بازدید : 173108
  • تعداد نوشته ها : 228
  • تعداد نظرات : 15
  • X