شهيد مطهري
معرفی وبلاگ
  • شهید مطهری، مرتضی مطهری، استاد شهید مطهری، استاد مرتضی مطهری، استاد شهید مرتضی مطهری، motahari ،morteza motahari
لوگوی دوستان
    شهید مطهری
    موسسه تبیان
صفحات وبلاگ
«آسيب‏ شناسي ديني‏» اصطلاح جا افتاده‏اي نيست. در ميان اهل فضل و نويسندگان و دانشگاهيان، يك عنوان جديد است. به همين جهت ممكن است ذيل اين عنوان مطالب مختلفي مطرح شود; اين اصطلاح گفته شود و هر كس از آن چيزي اراده كند; اتفاق كلمه‏اي بر سر اين اصطلاح حاصل نشده است; تا معناي واحد و - در واقع - پذيرفته شده‏اي، در نزد همگان داشته باشد. اين اصطلاح از علم پزشكي وام گرفته شده است. آسيب‏شناسي در علم پزشكي، ترجمه اصطلاح «پاتولوژي‏» به معناي «دانش شناخت‏بافتهاي آسيب ديده‏» در بيماريهاست، كه معمولا پاتولوژي يا هيستولوژي يا بافت‏ شناسي را تداعي مي‏كند. بافت‏شناسي، علم شناخت ‏بافتهاي بدن است از آن حيث كه سالم هستند. و اگر از حيث‏بيماريها و اختلالاتي كه در بافت‏حاصل مي‏شود: بافت را مطالعه كنند، آسيب‏ شناسي يا پاتولوژي مي‏گويند. وقتي اين اصطلاح را، ما در حوزه انديشه‏ هاي ديني و بحثهاي ديني به كار مي‏بريم، لابد مرادمان اين است كه چه اشكالات و مسائلي در كار دين و دينداري جامعه، ممكن است‏بروز كند و به دين آسيب برساند بنده از آسيب‏شناسي ديني به معناي وسيع كلمه اين معني را مي‏فهمم. اگر مقصود از آسيب ‏شناسي ديني اين باشد، بايد بگوييم كه همه فعاليتهاي استاد شهيد مطهري را مي‏توانيم مربوط به آسيب‏شناسي ديني بدانيم. تاليفات، سخنرانيها و اقدامات اجتماعي ايشان و همچنين درسهايي كه مي‏دادند، همه اينها، يا در جهت‏شناخت آسيب هايي بود كه به دين و دينداري وارد مي‏شد يا مسبوق به آن شناخت و نتيجه آن شناختها بود; يعني يا در جهت دردشناسي بود و يا در جهت درمان آن دردها. درمان هم، بعد از شناخت درد است. اگر درد و آسيب را به معناي وسيع كلمه بگيريم ايشان، تمام عمر، ك
مطهري در كار آنهايي كه مدعي بودند دارند دين را معرفي مي‏كنند دقيق مي‏شد و سعي مي‏كرد اشكالات آنها را كشف كند. موضع‏گيري استاد مطهري در برابر سه گروه در اين زمينه شهيد مطهري، حداقل با سه گروه مواجه بود: 1) آن دسته از روحانياني كه گرفتار جمود بودند، آنهايي كه الان هم، انقلاب با آنها مشكل دارد، آن عده كه امام در اين اواخر، بث و شكواي خود را از آنها بيان داشت. مطهري سعي مي‏كرد با جمود حاكم بر افكار و اذهان اين دسته از روحانيان، مخالفت كند. مطالب مفصلي كه ايشان در مقام مخالفت‏با تفكر اخباري بيان كرده، در همين زمينه است. 2) يكي ديگر از آن قشرها، روشنفكران مذهبي بودند; كساني كه روحاني نبودند، از حوزه برنخاسته بودند ولي متدين بودند، مسلمان بودند، مي‏نوشتند، سخنراني مي‏كردند و دين را به جامعه و جوانان معرفي مي‏كردند. مطهري به تصويرهايي كه اينان از دين ترسيم مي‏كردند، حساس بود. در عين اينكه متانت و تواضع خود را حفظ مي‏كرد و هيچ وقت‏بي‏انصافي نمي‏كرد و جوانب بحث را خلط نمي‏كرد، اما، كوتاه هم نمي‏آمد. نسبت‏به مرحوم مهندس بازرگان، احترام قائل بود. اما با شجاعت و صراحت در مقدمه جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئاليسم انتقادات جدي خودش را به نظام فكري مهندس بازرگان - آنجايي كه در كتاب راه طي شده دين را معرفي مي‏كند - مطرح مي‏كند و چون مقام، مقام دفاع از دين بود، ايشان ملاحظه اشخاص را نمي‏كرد. همين روش را در مورد دكتر شريعتي داشت. با اينكه خيليها سكوت مي‏كردند يا مايل نبودند كه ايشان اشتباهات دكتر شريعتي را ذكر كند، در محافل مذهبي، اشكالات خود را مي‏گفت. بنده يادم هست در عيد فطري كه فكر مي‏كنم سال 56 بود، بعد از نماز به منزلشان رفتيم; عده‏اي از اعضاي انجمن اسلامي پزشكان به ديدن ايشان آمده بودند

آمار وبلاگ
  • تعداد بازدید : 172957
  • تعداد نوشته ها : 228
  • تعداد نظرات : 15
  • X