شهيد مطهري معرفی وبلاگ
لوگوی دوستان صفحات وبلاگ دسته ها : موضوعات قرآني توسط:سید رضا علویان زو شهيد مطهري فلسفه و مباحث فلسفي را خشك، بيروح و فاقد قدرت حيات بخشي ميداند، به عنوان نمونه ايشان در بيان تفاوت تصويري كه فلسفه از خداوند ميسازد با تصاويري كه قرآن از خداوند ارائه كرده معتقد است كه خدايي كه فلاسفه الهي همچون ارسطو و افلاطون معرفي مي كنند يك موجود خشك بيروح است. شهيد مطهري در همين مورد گفته است كه فلاسفه نهايتا عله العلل را اثبات ميكنند، از اين بيشتر ديگر حرفي ندارند. اين درست مثل اين است كه يك كسي بيايد قانون جاذبه عمومي را كشف كند كه يك قانوني در دنيا هست به نام جاذبه عمومي. چنين چيزي براي روح بشر جاذبه ندارد؛ يعني روح خودش را به سوي خودش نميكشد، در روح بشر عشق و طلب به سوي خودش ايجاد نميكند، پرواز ايجاد نميكند. شهيد مطهري در تفسير قرآن خود گفته است كه خدايي كه انبياء و قران به بشر معرفي ميكند جاذبه دارد، جميل است، زيباست، شايسته است كه محبوب و مطلوب بشر قرار بگيرد، بلكه تنها چيزي كه شايسته است به تمام معنا مطلوب و محبوب بشر قراربگيرد اوست. به گونهاي خدا را به انسان ميشناساند كه در انسان نوعي اشتعال ايجاد ميشود؛ يعني انسان برافروخته ميشود، در او عشق و حركت به سوي آن خدا به وجود ميآيد، شب زندهداريها به وجود ميآورد. به اعتقاد مطهري ارسطو قادر نيست كه خدا را به اين شكل به بشر بشناساند، نهايت تصويري كه آن ها مي دهند «عله العلل» اس. اما آن خدايي كه ما در قرآن آمده غير از اينكه عله العلل است به تعبير قرآن «الاول»؛ يعني اول مطلق است و همه چيز از آنجا پيدا شده، و نيز «الاخر» است؛ يعني آن كه باز به تعبير قرآن همه اشياء طبعاً به سوي او بازگشت ميكنند و به سوي او ميروند و نهايت همه چيز به سوي اوست. منبع: رجا نيوز نظرات: (0) نظر موضوعات
X |