شهيد مطهري معرفی وبلاگ
لوگوی دوستان صفحات وبلاگ استاد مطهري در يكي ديگر از آثار خود در فصلي با عنوان «بحران هاي معنوي و اخلاقي در عصر حاضر» برخي از بحران ها هم چون افزايش خودكشي ها، ازدياد بيماري هاي عصبي، عصيان جوانان و هيپي گري، گرسنگي، آلودگي محيط زيست و غيره را برشمرده و سپس درباره ي يكي از آن بحران هاي معنوي تحت عنوان «روشنفكري» مي نويسد: «عده اي ديگر آمدند فرضيه ي ديگري تراشيدند و گفتند: قبول است كه از علم و دانش به تنهايي كاري ساخته نيست ولي از صرف فلسفه ي اجتماعي هم كاري ساخته نيست. يك نوع خودآگاهي خاص روشنفكرانه {و به عبارت ديگر} مساله ي روشنفكري را مطرح كردند. آمدند ميان عالم و روشنفكر فرق قايل شدند. «سارتر» و ديگران آمدند مساله ي روشنفكر را طرح كردند، گفتند كه علم و عالم، از فرهنگ به تنهايي كاري ساخته نيست؛ روشنفكر به وجود بياوريد. روشن فكر كيست؟ «روشنفكر كسي است كه يك نوع آگاهي خاص دارد كه آن آگاهي خاص، او را به سوي هدف هاي انساني مي كشاند». آگاهي جز اطلاع چيز ديگري نيست. آگاهي يعني آگاهي. آيا آگاهي و اطلاع مي تواند انسانر ا بسازد؟ سنايي ما بهترين حرف ها را زده است كه: «چون دزدي با چراغ آيد گزيده تر برد كالا». آگاهي جز اين كه فضا را براي انسان روشن مي كند كار ديگري نمي كند. آگاهي به انسان هدف نمي دهد، همان طور كه علم براي انسان هدف خلق نمي كند ... بشر امروز علم را دارد، دواي درد او ايمان است. از آگاهي روشنفكرانه و غير روشنفكرانه كاري ساخته نيست. آگاهي آخرش آگاهي است. و تمام اين ها را براي فرار از ايمان گفته اند. مي خواستند پاي ايمان در ميان نيايد بلكه بتوانند با آگاهي و علم مشكل را حل كنند، نشد؛ آگاهي فلسفي هم جايي نرسيد، آگاهي روشنفكري هم به جايي نرسيد.» (فلسفه ي اخلاق – انتشارات صدرا – ص 244-246) نظرات: (0) نظر موضوعات
X |