شهيد مطهري
معرفی وبلاگ
  • شهید مطهری، مرتضی مطهری، استاد شهید مطهری، استاد مرتضی مطهری، استاد شهید مرتضی مطهری، motahari ،morteza motahari
لوگوی دوستان
    شهید مطهری
    موسسه تبیان
صفحات وبلاگ

انقلاب اسلامي، پديده غير منتظره اي بود كه تحليل گران، به خصوص متفكران عرصه احيا گري اسلام و مسلمانان را به تامل فزون تر در ابعاد ارتباط با مسلمانان جهان واداشت . زيرا كه اسلام در اين حركت معجز آسا نشان داد كه هنوز آن توش و توان را دارد كه ملتي بزرگ و برخوردار از تاريخ و فرهنگي ديرينه را در جهت بازگشت به دوران سيادت و عظمت خود ياري دهد . در حقيقت انقلاب 57 آينه اي بود كه درستي و نادرستي آيين ها و مراسم ها را نماياند و نيز اسلام و ايمان به خدا و آخرت را برترين انگيزه هاي زنده يك ملت شناساند . از اين رو مي توان گفت، آينده انقلاب با آينده اسلام پيوندي ناگسستني يافته است، هر چند كه بستر رويش آن ايران بوده است . تاثير گذاري اين حركت در طي دو دهه گذشته بر سرنوشت مسلمانان قابل انكار نيست .

تفسير و تعبيرهاي ديني، پس از انقلاب اسلامي ايران به گونه ديگري عرضه شد . وطبعا ذهنيت مطلوب و متناسب حقيقت در نسل هاي اسلام معاصر پديد آمده است .

استاد مطهري، همواره بر اسلامي بودن انقلاب ايران، اصرار و تكيه داشت و در تحليل رهبري و ترسيم چشم اندازهاي آن، اسلام و فرهنگ و حقوق بر آمده از ميراث نبوي و علوي را خاطر نشان مي ساخت . از ديدگاه وي، ملت ايران به سبب مسلمان بودن، مخاطب امام خميني شده و جايگزيني جمهوري اسلامي را خواسته ملي خويش خوانده اند انقلاب اسلامي يعني راهي كه هدف آن، اسلام و ارزش هاي اسلامي است . (16) نهضت ما واقعا يك نهضت اسلامي بوده است با آن كه نهضت از سويي خواهان عدالت بود و از سويي ديگر در جست و جوي آزادي و استقلال، ولي عدالت را در سايه اسلام مي خواست و استقلال و آزادي را در پرتو اسلام جست و جو مي كرد و به عبارت بهتر نهضت ما همه چيز را با رنگ و بوي اسلامي طلب مي كرد . اين، همان جهت مورد خواست و ميل ملت بود . (17) ارتباط مفاهيم و ايده هاي سياسي - اجتماعي با ايمان و اسلام در نهضت امام خميني، مردم ايران را كه پاي بند معنويت و شعائر دين و روحانيت بودند به سمت رويارويي با حاكميت شاه كشانيد .

«مساله آزداي و آزادي خواهي در جامعه (دوران پهلوي) با شدت مطرح بود، با اين حال چندان تاثير در حال مردم نداشت، ولي وقتي همين مساله از زبان رهبر مطرح شد يعني كسي كه رهبر ديني و مذهبي است . مردم براي اولين بار دريافتند كه آزادي يك موضوع صرفا سياسي نيست، بلكه بالاتر از آن يك موضوع اسلامي است . واين نكته روشن شد كه يك نفر مسلمان بايد آزاد زيست كند و بايد آزادي خواه باشد .» (18)

بدين سان اسلاميت انقلاب و جمهوري ايران زمينه ساز پيوند مسلمانان كشور و جهان اسلام است . از رهگذر چنين تفكر و ايده اي است كه مي توان سرنوشت مشترك جمعي مسلمان ها را نشان داده و آنان را در دعوت به خير و معروف برانگيخت جهان استكباري در رويارويي با ايدئولوژي و تكاپوي يك امت منسجم و يك صدا - چنان كه تجربه نمايانده - سخت هراسان و ناتوان خواهد بود ناكامي حركت هاي ملي گرايانه و استمرار نهضت هاي مذهبي در منطقه و جهان را مي بايست بر پايه همين تحليل ارزيابي كرد . مطهري، هيچ گاه حاكميت مفاهيم اسلام و روح توحيد آن بر حركت ملت مسلمان ايران از ياد نبرده و آن همه رمز ماندگاري انقلاب مي دانست خلوص گرايي شهيد مطهري در شناحت اسلام و مبارزه با استبداد و استعمار و ارتجاع - كه سرانجام جان خويش را بر سر آن نهاد - ارتباطي تنگاتنگي با تداوم حاكميت اسلام و انقلاب اسلامي و رستگاري مسلمانان دارد .

كند و كاو استاد مطهري در ريشه يابي و ارزيابي بستر زايندگي و بالندگي انقلاب اسلامي به روشني نشان مي دهد كه اين پديده در جهان اسلام رخ داده و با سرنوشت همه مسلمانان پيوند دارد . از اين رو، ضرورت تمسك به اسلام و آموزه هاي آن در داخل كشور، ونيز احساس مسؤولت جمعي اهل قبله در قبال انقلاب اسلامي ايران را نبايد از ياد برد توطئه هاي دشمنان مشترك نظام جمهوري اسلامي در طي دوران هاي متفاوت دوستي همين نظريه را به دست مي دهد» . حوادث پنجاه ساله اخير از جمله: استبداد و استعمار نو; دور نگه داشتن دين از سياست; كوشش براي بازگشت به دوره قبل از اسلام; تحريف در ميراث گران قدر فرهنگ اسلامي، كشتارهاي بيرحمانه، شكاف طبقاتي; تسلط عنصر غير مسلمان بر مسلمانان; نقض آشكار قوانين اسلامي; مبارزه با ادبيات فارسي و اسلامي به نام مبارزه با واژه هاي بيگانه، بريدن از كشورهاي مسلمان و پيوند با ضد مسلمانان نظير اسرائيل; تبليغ ماركسيسم و . . . از جمله ريشه هاي انقلاب به حساب مي آيند . مساله عمده بيداري اسلامي مردم ما است . روح و هويت اسلامي مردم ما بار ديگر در ضمن اين برخوردها برجسته و مطرح شد .

در زمان ما به طور كلي در همه كشورهاي اسلامي نوعي بيداري و به خود آمدگي اسلامي پيدا شده است . ملل مسلمان با سرخوردگي از معيارها و مكتب هاي شرقي و غربي به جست و جوي هويت واقعي و اصيل خود برخاسته اند .» (19)

بدين گونه چشم انداز انقلاب اسلامي ايران در عرصه هاي بين المللي آكنده از اميد و روشنايي است . بستر گشوده اي كه ملت مسلمان ايران در پرتو اسلام و قرآن و تعاليم پيامبر و عترت گران سنگ او پديد آوردند بايد رو به فراخي نهد و زمينه عزت مسلمانان را فراهم نمايد . تلخ و شيرين هاي زندگي مسلمانان در چند صده اي كه بر آنان گذشت لزوم عبرت آموزي آنان را خاطر نشان مي سازد .» مسلمانان يك دروه خود باختگي را پشت سر گذاشته اند و به يك دوره باز يافتگي رسيده اند از اين رو بايد گفت كه جهان سومي در حال تولد است كه شرق و غرب را به مقابله بر انگيخته است .» (20)

«جهان سومي » كه شهيد مطهري توسعه يافتگي آن را مي نگرد بيش از هر مقوله اي، در ابعاد فرهنگي و معنوي و اجتماعي و سياسي تجلي مي كند زدودن خود باختگي ها و گشودن خود باوري ها، مسلمانان را به سمت و سوي باز انديشي ديني سوق داده و كرامت انساني و تاريخي نشان را نمايانده است . «غرب - منظور تمام ابر قدرت هاست - از يك چيز وحشت دارد و آن بيداري خلق مسلمان است .

اگر شوق بيدار شود و خود اسلامي خود را كشف كند، در آن صورت حتي بمب اتمي هم از پس نيروي عظيم و اين توده، به پا خاسته بر نخواهد آمد . راه اين بيداري، آشنايي با تاريخ و فرهنگ و ايدئولوژي خودمان است .» (21)

توانمندي اسلام در تمدن سازي هنوز در باور متفكران مسلمان و غير مسلمان نهفته است، ولي به هر حال نيازمند ملت هاي بازگشت كرده به خويشتين خويش است . بي آن كه با خود و ميراث هاي ذهني و عيني گذشته آشنايي داشته و از آن همه در عرصه هاي زندگي معاصر بهره اندوخته باشيم، پيداست كه نمي توان از اسلام و مسلماني سخن راند . آينده اسلام و جهان اسلام، مي تواند روشناي اميد بخشي به همراه داشته باشد . اما آشكار است كه با خود باختگي و خود فراموشي نمي توان چنان آينده اي را براي خود رقم زد . سرمايه هاي فيزيكي و فرهنگي متناسب با حيات و تحولات اجتماعي معاصر را بايد شناخته و از آن همه سود گرفت .» ما پنج قرن بر جهان، سيادت علمي و فرهنگي داشتيم، تا آن جا كه اروپا امروز خود را مديون تمدن و فرهنگ اسلامي مي داند . من در موضوعاتي كه مورد تحقيقم بوده اند برايم مثل روز روشن است كه فلسفه هاي اجتماعي اسلام، به مراتب مترقي تر از فلسفه هاي زندگي غربي است .» اقبال لاهوري » ، فلسفه اي دارد به نام «فلسفه خودي » و منظورش از اين فلسفه، باز گرداندن ملت هاي مسلمان به خود اسلامي خودشان است . پيروزي نهضت ما در آينده بستگي به ايمان به خود و احياي ارزش هاي اصيل اسلامي دارد .» (22)

فرداي اسلام و مسلمانان در نگاه مطهري، همان است كه قرآن كريم به مسلمانان صدر اول بشارت داده است . يك مصلح و متفكر وفا دار به روح توحيدي اسلام، راهي و راي آموزهاي الاهي نشان نمي دهد و همگان سلوك مومنانه در راه خدا و رسول اكرم صلي الله عليه وآله را مي طلبد .» اگر راه خود را بر اساس معيارهاي اسلامي دنبال كنيم و مقاصد و معايب را تنها بر اساس ضوابط اسلامي از ميان بر داريم و صبر و تقوايي اسلامي داشته باشيم و روحيه جهاد و امر به معروف و نهي از منكر اسلامي در ما زنده باشد، در آن صورت پيروزي ما قطعي خواهد بود .» (23)

نظام جمهوري اسلامي بر اين پايه است كه مي تواند در بهينه سازي وضع جهان اسلام نقش و تاثيري بر جاي گذارد وگر نه با شعارها و شيوه هاي مغاير با توحيد گرايي و تقوا پيشگي و نظارت فراگير و متقابل حاكمان و ملت، و ساده زيستي پيامبرانه، از نجات بخشي خود هم ناتوان خواهيم بود .» شما نهضت فلسطين را ببينيد . يكي از عوامل پيشروي كند اين نهضت اسلامي، خالص نبودن آن و وجود رگه هاي كمونيستي در آن است . امروز مسلمانان در هر كجاي جهان، بايد اين حقيقت را درك كنند كه تنها اتكاء به نيروي خود آن ها و اعتقاد به عنايت و حمايت الهي است كه رهايي از قيد و بند استثمار را ممكن مي سازد . (24)

پي نوشت:

16) پيرامون انقلاب اسلامي، ص 57 .

17) همان، ص 54 .

18) همان، ص 53 .

19) همان، ص 118 - 117 .

20) همان، ص 118 .

21) همان، ص 122 .

22) همان، ص 123 .

23) همان، ص 124 - 123 .

24) همان، ص 124 .



آمار وبلاگ
  • تعداد بازدید : 177012
  • تعداد نوشته ها : 228
  • تعداد نظرات : 15
  • X