شهيد مطهري
معرفی وبلاگ
  • شهید مطهری، مرتضی مطهری، استاد شهید مطهری، استاد مرتضی مطهری، استاد شهید مرتضی مطهری، motahari ،morteza motahari
لوگوی دوستان
    شهید مطهری
    موسسه تبیان
صفحات وبلاگ

استاد مطهري، افزون بر آگاهي از مشكلات و مسايل فرهنگي و اجتماعي مسلمانان كشور و كوشش در جهت رفع آن همه، از وضع حاكم بر جهان اسلام رنج مي برد . در حقيقت، مطهري در مقام بسترسازي اصلاح فراگير زندگي و جامعه جهاني مسلمان بود، و يك متفكر احياگر مسلمان، بايد اين آرزو و شيوه را داشته باشد . او در اين باره، چنين مي نويسد:

«اين جانب، درست به ياد ندارد كه از چه وقت با مساله انحطاط مسلمين آشنا شده است؟ و از چه زماني شخصا به بحث و تحقيق در اين مساله علاقمند گرديده و درباره آن فكر مي كرده است؟ ولي مي تواند به طور يقين ادعا كند كه متجاوز از بيست سال است كه اين مساله، نظر او را جلب كرده و كم و بيش در اطراف آن فكر مي كرده است و يا نوشته هاي ديگران را در اين زمينه مي خوانده است . (3)

استاد مطهري در جاي ديگر سيماي يك متفكر و مصلح را مي نماياند كه فقط به حقيقت پرداخته و به دور از هر گونه مصلحت انديش جاهلانه، در مقام تبيين مسايل فرهنگي و چاره انديشي براي همه مسلمانان است:

«يافتن راه اصلاح اوضاع حاضران جهان اسلامي، بستگي زيادي دارد به پيدا كردن علل و موجبات انحطاط آن ها كه در گذشته وجود داشته است و يا اكنون نيز موجود است . براي اين كار لازم شد كه اولا نظر ديگران را اعم از مسلمان و غير مسلمان - تا آن جا كه دسترسي دارم بررسي كنم - ثانيا موضوعاتي كه از اين نظر قابل طرح و گفت و گوست، هر چند تا كنون از اين نظر طرح نشده است، بدون اغماض و پرده پوشي طرح كنم .» (4)

در ميان عالمان حوزوي، كمتر مي توان نظيري براي شهيد مطهري سراغ گرفت كه به سان او نگرش فرامرزي داشته و نسبت به جهان اسلام، احساس مسؤوليت كرده باشد . از اين منظر، بايد از دوست ديرينه و سخت كوش وي; امام موسي صدر ياد كرد، كه نقش به سزايي در اصلاحات فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي جنوب لبنان داشته و زمينه سربلندي تشيع را در جهان عرب پديدار ساخت .

مرحوم مطهري در پاريس، به هنگام ياد كرد از امام موسي صدر، در حالي كه از ناپديد شدن وي سخت متاثر بود، اظهار مي دارد: «اگر آقا موسي الان بود، چون دنيا را دقيقا مي شناخت، مي توانست كسي باشد كه وضع جهان را براي امام تشريح كند و به عنوان يك كارشناس قوي، موضوعات و نيازها را بگويد . احكام واضع هستند و اشكال همه ما در عدم شناخت موضوع است . آقا موسي در دنيا عمل و اجرا، نيازها را درك كرده بود، مسايل و مشكلات [جهان اسلام و] حركت [كنوني] را مي دانست و لمس كرده بود و براي اغلب موضوعات حكم فقهي داشت .» (5)

عالمان و متفكراني كه اسلام را در بستر جاري تاريخ نگريسته و شناخته اند، به آساني مي توانند از راهبردهاي تاثير گذار سود برند و كارآمدي دين را در تمامي عرصه ها نشان دهند . گسست هاي تاريخي و فرهنگي و عاطفي، عالمان را از مردم و مطالبات معقول آن بيگانه ساخته و مسير تهاجم ضد فرهنگي استعمار را هموار مي كند . بدين سان به دست مي آيد كه بينش فراگير و واقع بينانه و حاكي از كليت جهان اسلام، به تدريج موجب تفاهم و تعاون فرهنگي و علمي و عملي عالمان اسلام گشته و تقريب عيني و تعيين كننده مسلمانان را بشارت مي دهد . و پيداست كه ملي گرايي هاي منفي و بيگانگي از سرنوشت جهان اسلام، سبب ساز تفرقه و اتهام و خشونت فرقه اي خواهد گشت و در نهايت كمترين حساسيت در برابر تجاوز پيشگي و صهيونيسم را نخواهيم داشت . وضع اسف بار فلسطين مثال بارز اين فاجعه است كه بر اثر بي تفاوتي ها و بيگانگي مسلمان ها از يكديگر پديد آمده است .

پي نوشت:

3) انسان و سرنوشت، مقدمه، ص سه و چهار .

4) همان، ص چهار و پنج .

5) نامه مفيد، سال چهارم، ش 16، ص 99 (در گفت و گو با دكتر صادق طباطبايي).

 



آمار وبلاگ
  • تعداد بازدید : 173313
  • تعداد نوشته ها : 228
  • تعداد نظرات : 15
  • X