شهيد مطهري معرفی وبلاگ
لوگوی دوستان صفحات وبلاگ دسته ها : بررسي جلوه هاي معنويت توسط:سید رضا علویان زو استادمطهري از انديشمندان و مرزبانان بزرگ حريم ارزشهاي ديني به شمار مي آيد. مرزباني از هر حريمي توان و آمادگي كامل مي طلبد. استاد مطهري علاوه بر آشنايي با متون ديني، كه خود استاد اين فن بوده از ويژگي برجسته ديگري نيز بر خوردار بوده است.اين ويژگي آشنايي او به زماني است كه در آن مي زيسته است.شناخت موقعيت زماني در تمام ابعاد از عوامل اساسي موفقٌيت استاد مطهري در مرزباني است. گستردگي و وسعت آثار استاد در موضوعات مختلف كه هر يك به نوعي پاسخگويي به موضوعي بوده است، مويد اين سخن است كه استاد علاوه براين ويژگي ممتاز، در برخورد و پاسخگويي به تنش هاي فكري و فرهنگي جامعه، از اصولي پيروي مي كرده است كه در موفقيت او در برخوردهايش بي تاثير نبوده است.اين اصول سنجيده و منطقي كه نشانگر روش وسيره عملي استاد در برخورد با تنش ها و آسيبهاي فكري و فرهنگي است عبارتند از: 1-برخورد اثباتي:حضرت علي(ع) كلامي دارد به اين مضمون كه "ذهن جوانها اگر با مطالب حق پر نشود با مطالب نا حق و باطل پر خواهد شد" استاد مطهري در مواجهه با افكار مخالف همواره به اين طريق عمل مي كرده است،در برخورد با افكار انحرافي پيش از نفي و نادرست خواندن آن، نخست آنچه خود به آن اعتقاد داشت اثبات مي نمود،سپس به رد آن فكر انحرافي مي پرداخت.جواني كه تشنه است، براي سيراب كردن او بايد آب گوارا به دست اش داد، نمي توان اورا فقط از خوردن آب گل آلود بر حذر داشت.تا آب گوارا به دست او ندهيم، او همان آب گل آلود را خواهد نوشيد تا عطشش فرو بخوابد. 2-بيان نكات مثبت در كنار اشكالاتدر مواجهه با آراي مخالف بايد توجه داشت كه هيچ انديشه اي صد در صد غلط نيست، در صورت غلط بودن صد در صد فكري، كسي آن را نمي پذيرد.به همين جهت صاحبان نظرهاي مخالف همواره، افكار خود را در پوشش مطالب"حق" عرضه ميكنند. البته ميزان مطالب"حق" در انديشه هاي گوناگون متفاوت است. در برر نظرات: (0) نظر زهد:
اگر كسي بوئي از معنويت برده باشد ميداند كه تا انسان از قيد هواپرستي آزاد نگردد و تا طفل جان از پستان طبيعت گرفته نشود و تا مسائل مادي از صورت هدف خارج نشود و به صورت وسيله در نيايد سرزمين دل براي رشد و نمو احساسات پاك و انديشههاي تابناك و عواطف ملكوتي آماده نميگردد اينست كه ميگويند: زهد شرط اصلي معرفت افاضي است و پيوندي محكم و ناگسستني با آن دارد.
حقپرستي بمعني واقعي كلمه يعني شور محبت و خدمت حق را داشتن و با ياد او مأنوس بودن، و از پرستش او لذت بردن، و در حال توجه و حضور و ذكر دائم بودن، با خودپرستي و لذتگرايي و در اسارت زرق و برق ماديات بودن، به هيچ وجه سازگار نيست. نه تنها خدا پرستي مستلزم نوعي زهد است هر عشق و پرستشي خواه در مورد وطن يا مسلك و مرام، مستلزم نوعي زهد و بي اعتنائي نسبت به شؤون مادي است.
عشقها و پرستشها بر خلاف عملها و فلسفهها، چون سر و كارشان با دل و احساسات است رقيب نميپذيرند. لهذا هيچ مانعي ندارد كه يك نفر عالم يا فيلسوف بنده درم و دينار باشد و به موقع خود فكر و انديشه را در مسائل فلسفي و منطقي و طبيعي و رياضي به كار اندازد. ولي امكان ندارد قلب چنين فردي كانون يك عشق آنهم عشق به يك معني از قبيل نوع انسان و يا مرام و مسلك بوده باشد تا چه رسد به اينكه بخواهد كانون عشق الهي باشد و از عشق الهي برافروخته گردد و محل سطوع اشراقات و الهامات خدائي گردد.
پس خانه دل را از تعلقات مادي خالي و فارغ نگهداشتن و بتهاي سيم و زر را از كعبه دل فرود آوردن و شكستن، شرط حصول كمالات معنوي و رشد شخصيت واقعي انساني است.
خوشا به حال آنكس كه فريضه پروردگار را انجام داد و بار سنگين درد را تحمل كرد، خواب را از چشم خويش بيرون راند و شب زندهداري كرد آنگاه كه سپاه خواب هجوم آورد به فرش زمين قناعت كرد و دست خويش را بالش قرار داد؛ نظرات: (2) نظر قرآن: شهيد مطهري عمر گرانمايه خويش را صرف ترويج و گسترش فرهنگ ناب و اصيل قرآن نمود و انس و الفت خاصي با قرآن داشت . ارتباط استاد مطهري با قرآن از چند جنبه قابل توجه است . جنبه اول عشق و علاقه شخص او نسبت به اين كتاب مقدس و انس خاص او به تلاوت و سيراب كردن روح تشنه اش از اقيانوس بي كران و زلال قرآن بود . جنبه ي دوم ، تلاش و فعاليت او براي تفسير اين كتاب مقدس بود و جنبه سوم ، مبارزه خستگي ناپذير او با برداشت ها غلط و انحرافي از قرآن توسط دشمنان و دوستان ناآگاه بود . (روزنامه جمهوري اسلامي ، 9/2/76 ، ص 15) مجتبي مطهري فرزند شهيد مي گويد : « پدرم قرآن را با آهنگ خوش مي خواند . هر شب بعد از نماز مغرب و عشأ يك يا چند سوره از قرآن را با صوتي خوش تلاوت مي كرد . » (ويژه نامه استاد مطهري ، ص 41) استاد مطهري در نامه اي به يكي از فرزندانش مي نويسد : « … حتي الامكان از تلاوت روزي يك حزب قرآن كه فقط پنج دقيقه طول مي كشد ، مضايقه نكن و ثوابش را هديه روح مبارك حضرت رسول اكرم (ص) بنما كه موجب بركت عمر و موفقيّت است ان شأ الله . » (جلوه هاي معلمي استاد مطهري ، ص 41) فرزند شهيد مي گويد : « استاد مطهري بارها مي گفت : من انس به قرآن و عبادت و ذكر و اخلاق اسلامي را از پدرم ياد گرفتم . »(پيام انقلاب ، ش 31 ، 1360 ، ص 32) بايد به مردم فهماند كه تعليمات اسلامي تجزيه ناپذير است، به منزلة اعضاء يك پيكره اند. نماز به جاي خود، حج به جاي خود، زكات به جاي خود، خمس به جاي خود، امربه معروف و نهي از منكر به جاي خود، هركدام بايد موقعشان شناخته بشود.{اسلام و مقتضيات زمان/ ص 73»} نظرات: (0) نظر نماز:
يكي از بخشهاي قطعي دين اسلام، فعاليت هميشگي به نام نماز ميباشد. نماز برنامهاي معنوي است كه كاملا در ارتباط با خدا معنا پيدا ميكند، ابزاري معنوي است كه در آن تمام شرايط وجودي انسان لحاظ گرديده است. در اينجا به نكات اندكي درباره نماز اشاره ميشود تا قدري از شگفتيهاي رواني آدمي برملا شود:
1. هماهنگي با هدف خلقت؛ نماز از آغاز تا پايان عبادت خداست، همان هدفي را تأمين ميكند كه انسان برايش به اين جهان گام نهاده است.
2. هماهنگي با ويژگيهاي رواني انسان؛ آدمي در برخورد با اين جهان به روابط موجود در آن پي ميبرد. به برخي چيزهاي موجود در آن با اكرام و اعظام نگاه ميكند، و در نظر او امري استقلالي جلوه ميكند در نتيجه، نسبتهاي ناصحيح در روان انسان پديدار ميشود. مثل اينكه، افراد ديگر نظير خود را مؤثر در عالم هستي در نظر ميگيرد. براي امور مادي ارزش مستقل در نظر ميگيرد تا جايي كه فكر ميكند آمدن او به اينجا براي ايجاد همين تغييراتي است كه ميشود در عالم ماده ايجاد كرد. نماز اين نگاه را دگرگون ميكند. يكباره در مقابل چنين رويكردي هر روز حداقل ده بار ميگويد: خدايا من فقط تو را ميپرستم و فقط از تو كمك ميخواهم، يعني ميخواهم بر خلاف باورهاي قبلي خود حركت كنم.
3. هماهنگي با توان و شرايط انسان؛ نماز نه چندان آسان است كه هيچ سختي نداشته باشد و نه چندان سخت است كه فرد توان انجام آن را نداشته باشد.
4. انسان به خودي خود در اين جهان دچارمشكلِ مي شود ، نماز مشكلات وجود انسان را ميزدايد. بزرگترين مشكل آدمي كه در اين جهان بر او عارض ميشود، فراموش كردن خدا و روآوردن بيحد و حصر به اين جهان مادي ميباشد. نماز اين آفت را ميزدايد.
5. تأمين حالتهاي مطلوب انساني و ت نظرات: (0) نظر دعا: استاد مطهري با دعا و نيايش رابطه خاصي داشت و دعا در زندگي پر بار استاد مطهري از موقعيت ويژه اي برخوردار بود . از جمله او مقيد بود آخر روز جمعه دعا بخواند ، روزي كه در منزل يكي از دوستانش جلسه اي بود با متانت و بزرگي فرمود :« من اجازه مي خواهم مقداري دعا بخوانم ، چون ساعت آخر روز جمعه است ، اگر جاي خلوتي هست بروم قدري دعا بخوانم و همين كار را هم انجام داد » (يادنامه اولين كنگره شهيد مطهري ، ص 49) و زماني كه به استاد مطهري خبر دادند يكي از دوستانش را به ده سال زندان محكوم كرده اند ، استاد مطهري ناراحت شد و فرمود :« برايم قرآن و مفاتيح بياوريد و آنگاه با توجه و معنويت خاص شروع به خواندن دعاي توسل كرد . »(جلوه هاي معلمي استاد مطهري ، ص 61) اگر انسان علاقمند به تربيت خود و فرزندانش به تربيت اسلامي هست و يا مي خواهد افرادي را تربيت بكند، واقعاً بايد به مسأله نيايش، دعا و عبادت اهميّت بدهد.{"گفتارهاي معنوي/ ص76-74» ريشة همة آثار معنوي اخلاقي واجتماعي كه در عبادت است در يك چيز است: ياد حق وغير او را از ياد بردن. / سيري در نهج البلاغه/ ص303» نظرات: (0) نظر توسل:
معنويت در اسلام به ويژه در ميان شيعيان، در برخي مراتب آن، بدون واسطه ميسّر نيست. در اسلام شيعي بدون پيامبر و امام معصوم نميتوان به نهايت مطلوب انساني دست يافت امام رضا(عليهالسلام) فرمود: من از شروط كلمه «لاالهَ الاالله» هستم كلام حضرت از يك واقعيت ارتباطي در نفس الامر حكايت مي كند. به عبارت ديگر، اگر كسي «يا الله» را بدون توجه به معارف محمدي و علوي بگويد، آيا در مسير صحيح سير به سوي خداوند قرار دارد يا خير؟ در اينجا براي روشن شدن موضوع وانواع ارتباطاتي كه انسان به خدا دارد به چند نكته اشاره ميكنيم :
1. ارتباط ذاتي: انسان با خدا ارتباط ذاتي دارد؛ به اين معنا كه در ذات خود به علت خود وابستگي تام دارد.
2. آشنايي ذات انسان با خالق: انسان در اين آشنايي ذاتي و اعتراف به وجود و سلطنت، به واسطه نياز ندارد؛ يعني اگر پيامبر(صلي الله عليه و آله) و امام(عليهالسلام) هم نباشد، چنين ارتباط و شناخت ذاتي براي انسان وجود دارد
3. رابطه از راه دور و مفهومي: در اين نوع رابطه هر چند انسان ميتواند بدون نياز به واسطه با خداي خود ارتباط برقرار كند، مثلا او را صدا بزند، ولي انتخاب مفاهيم، كه نمود باور انسان درباره خدا هستند، بايد از شناختي صحيح ناشي شوند، تا پيش برنده باشند. در قرآن، برخي باورهاي نادرستي كه نسبت به خدا در انسان وجود دارد، ذكر شده است: «انسان را وقتي خدا ميآزمايد و روزي او را تنگ ميگيرد، ميگويد: خدا مرا خوار گردانيد.» (فجر: 15) يا وقتي از حضرت علي(عليهالسلام) پرسيدند، توحيد چيست؟ حضرت در پاسخ فرمودند: «توحيد آن است كه خدا را توهم نكني؛ يعني او را به گونهاي خاص به ذهن نياوري و عدل آن است كه خدا را متهم نكني.» ظاهرا آدمي در وصف مفهومي خالق و كيفيت ارتباط خود با او دچار اش نظرات: (0) نظر موضوعات
X |