همه فعاليتهاي استادشهيد مطهري اعم از تاليفات، سخنراني ها و اقدامات اجتماعيف درسهايي كهمي دادند همه در جهت شناخت آسيبهايي بود كه به دين و دينداري وارد مي شد در نتيجه تمام عمر، كارش اين بود كه ببيند كجا دردي و آفتي هست و در كار دين چه درماني مي بايد توصيه كرد.
اصطلاح آسيب شناسي ديني به دو بخش قابل تقسيم است:1-آسيب شناسي دينداري كه منظور شناخت آفات و موانعي است كه مانع دينداري مردم مي شود.2-آسيب شناسي ديني، يعني شناخت آفاتي است كه به اصل دين لطمه مي زند.
استاد شهيد مطهري بيش از هركس ديگري وبيش از موضوع ديگري علاقه مند بود كه بداند چه علل وعواملي و چه آفاتي جوانان را از دين دور مي كند. ايشان دو چيز را عامل اصلي در آسيب شناسي دينداري جوانان مي دانست:
1-نا آگاهي جوانان از حقيقت دين
2-آلودگي اخلاقي يكي از نشانه هاي نا آگاهي جوانان از حقيقت دين اين بود كه آنها دين را يك امر غير معقول و غير منطقي مي پنداشتند،خصوصاً قشر هايي كه با انديشه هاي غربي وعلم وفلسفه غربي آشنا بودند.يكي از موفقيت هاي استاد مطهري اين بود كه تصور غلط از دين را از اذهان پاك كرد و نشان داد كه اسلام نظامي است كه يك انسان خردمند و فرهيخته منطقي هم مي تواند به آن باور داشته باشد.
نكته اي كه در دين شناسي استاد مطهري اهميت فراوان دارد اين است كه استاد عميقاً به مسئله"تجربه ديني" توجه كرده است واز اين جهت او را با متكلمان بزرگ و پر آوازه مغرب زمين كه از جهاتي سر آمد آنان است مقايسه نمود.
ديگر آسيبهاي ديني منافي دانستن دين با علوم جديد و پيشرفت و صنعت و توسعه و امثال آن است. استاد مطهري سعي كرد با اين درد مبارزه كند و تفهيم كند كه شناخت قانونمنديهاي طبيعت، تحت عنوان علوم تجربي و بيان آن در قالب قوانين رياضي، هيچ منافاتي با دين داري ندارد، بلكه كه اين از لوازم جامعه اسلامي است. استاد از جمود و جهالت، به عنوان دو انحراف فكري و دو آفت فرهنگي ياد كرده است.
منبع: برگرفته شده از سايت تبيان